خواندن رمان یا تئوری؛ کدام ما را داستاننویس بارمیآورد؟| تئوریها ما را به کجا میبرند؟
تاریخ انتشار: ۶ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۱۹۷۲۰۶
همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: نجف دریابندی، مترجم بود اما یکی از معدود کسانی در ایران بود که داستان را خوب میشناخت. ترجمه رمانهایی همچون «بازمانده روز» اثر «کازوئو ایشی گورو» -برنده نوبل ادبیات-، «رگتایم» و «بیلیباتگیت» اثر «ای.ال. دکتروف»، رمان خواندنی و درخشان «وداع با اسلحه» اثر برنده نوبل ادبیات «ارنست همینگوی» و انبوهی اثر دیگر او را به مترجمی زبده تبدیل کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما به هر روی رمان و داستاننویسی اصولی دارد که باید با رعایت آنها و صد البته به قول علی اشرف درویشیان خواندن و نوشتن و دوباره خواندن و نوشتن مدام، آن اصول درونی خواهد شد و باعث میشود که از فرد یک داستاننویس ساخته شود. زندهیاد دریابندری در گفتوگویی در سال 1393 به خبرنگار همشهری گفت: «ما در عرصه داستاننویسی همهچیز را از غربیها فراگرفتهایم و همچنین باید بدانیم که خواندن تئوری خوب است اما راه به جایی نمیبرد و ما را به جایی نمیرساند.» تئوری از قدرت شهودی نویسنده که با خواندن و خواندن و نوشتن حاصل میشود ممزوج است و با یک خط فارق نمیتوان این دو را از هم جدا کرد.
در عین حال ممکن است نویسندهای اصول داستاننویسی را با خواندن مداوم فراگرفته باشد و تئوری نداند اما به دلیل مطالعه داستانهای درخشان آن اصول در ذهنیت او درونی شده باشد. به طور مثال زندهیاد محسن سلیمانی، مترجم و پژوهشگر زبده که اغلب کتابهای مفیدش در عرصه داستان و داستاننویسی از سوی انتشارات سوره مهر منتشر میشد، در ابتدای کتاب «درسهایی درباره داستاننویسی» در یکی از نخستین درسها در متن ترجمه مینویسد: «اگر داستان را با خلاف آمد میل مخاطب آغاز کنید، خواننده میپذیرد. اما اگر داستان سرراست و عادی شروع شود، باورپذیریاش لنگ میزند.» این کتاب سالها پس از نوشتن «مدار صفر درجه» احمد محمود منتشر شد. اما محمود بدون خواندن این تئوری قاعده اصلی را به شکل نانوشته رعایت میکرد. در ابتدای رمان میخوانیم: «کوسه، زد، زد و برد.» و بعدا متوجه میشویم با آواهایی که مدام تکرار میشود، داستان مانند اغلب آثار محمود در اقلیم جنوب اتفاق میافتد. باران که بابا را «بابو» خطاب میکند، شاهد از دست دادن پدرش است.
پس اصول و قواعد و تمرین ممارست و درونی شدن قواعد داستاننویسی لازم و ملزوم یکدیگرند اما در عین حال هیچ یک را از دیگری نمیتوان جدا کرد و تئوری به تنهایی، کسی را داستاننویس نمیکند. با این مقدمه سراغ سخنان دو تن از مدرسان داستاننویسی حال حاضر ایران، یعنی قاسمعلی فراست و جواد جزینی رفتیم و سپس 10 اثر تئوری در زمینه تدریس اصول و مبانی تئوری داستاننویسی را معرفی کردیم.
گزارش ما را درباره کتابهای تئوری و بحث تدریس داستان بخوانید:
قاسمعلی فراستقاسمعلی فراست، داستاننویس میگوید: «بین کلاس داستاننویسی و کارگاه داستاننویسی، بهتر و مفیدتر و اثرگذارتر، کارگاه داستاننویسی است. دلیلش کاملاً روشن و مشخص است. در کلاس داستاننویسی ما با تئوری سروکار داریم. سخنانی که میشنویم و به ما یاد میدهند، حرفهای تئوری و بهاصطلاح پا در هواست. کاربرد این سخنان تئوری را به شکل عملی در کلاس به شاگرد نمیآموزند. درحالیکه کارگاه به این شکل است که افراد، هم با مبانی داستاننویسی آشنا میشوند و هم کاربرد آن مبانی را در متن و بطن داستان میآموزند. فرض کنید وقتی میگویند شروع داستان باید توجه مخاطب را جلب کند، استادی که در کارگاه با نویسندگان کار میکند، مثالی میآورد و همراه با دیگران، آن مثال و داستان را میخواند. سپس میگوید این 4 داستان، شروعی دارد که ما را به بطن و متن داستان میبرد و از همان نخست توجه ما را جلب و مخاطب را کنجکاو میکند اما بهفرض، این دو داستان، چنین نیستند. در کلاس، امکان عملی این آموزش، چندان وجود ندارد؛ لذا من بین کلاس و کارگاه داستاننویسی، کارگاه را ترجیح میدهم و انتخاب میکنم. شاید یکی از دلایل اینکه زندهیاد هوشنگ گلشیری شاگردان زیاد و نسبتاً موفقی از اتاق و خانهاش بیرون داد، همین جنبه کارگاهیبودن آموزشهای ایشان باشد. اما دانشکده هنرهای زیبای ما، با وصف بر اینکه نام عریض و طویل دانشگاه را یدک میکشد و مرکزی آکادمیک محسوب میشود و اشخاص بهعنوان استاد و دانشجو به آنجا میروند، یقین دارم که بازدهی و بهرهدهیای که اتاق کوچک گلشیری و امثال او داشت، نداشته و نخواهد داشت.»
جواد جزینیجواد جزینی، داستاننویس و مدرس این حوزه نیز میگوید: «طی 3 سال اخیر همانطور که شاهد بودیم، بسیاری از فعالیتها، ناچار شدند به فضای مجازی بگریزند. بچههای شهرستانی گلایه میکنند که آموزشهای غیرحضوری قطع نشود، اما به گمانم ما یاد گرفته و دریافتهایم که در این فضای اجباری، چه امکانات بالقوهای وجود دارد و پیش از آن برخی از علاقهمندان به فضای مجازی درگیر بخش سطحی این فضا بودند، اما امروز متوجه شدهایم که این فضا چه امکانات متنوعی دارد و میتوانیم با دورترین فرد علاقهمند در هر جای کشور ارتباط برقرار کنیم و همزمان خواندن کتابی را به او پیشنهاد دهیم. یکی از بچهها میگفت، هیچوقت فکر نمیکردم که روزی، داستانم را برای فلان استاد بخوانم و او آن را نقد کند. این فرصت طلایی برای نیروهای دور از مرکز ایجاد شده است؛ اینکه از چه استعدادهایی در این فضا بهره میبریم، یک روی موضوع است و سویه دیگرش این است که فضای مجازی به ما امکان توسعه فعالیتهایی را در ارتباط با داستان، هنر و کتاب داده است. وصل کردن صدها علاقهمند در سراسر کشور به یک مدرس و تخصصاش، گویی تجربهای کمنظیر بود که طی 3 سال اخیر رخ داد. هر چه هم میگذرد گویی تجربه و وابستگی ما و یافتن امکانات در این فضا بیشتر میشود و بهنظرم نمیتوانیم آن را رها کنیم.»
شباهت نویسندگی با خیاطی از نگاه یک نویسنده| سبک دوره قاجار را نمی توان به خورد مخاطب داد! اینفوگرافیک| پرفروشهای ناشران بزرگ در دی ۱۴۰۱ کدامند؟معرفی 10 کتاب آموزش تئوری داستاننویسی:
یک- درس هایی درباره داستاننویسی- نویسنده: لئونارد بیشاپ- مترجم: محسن سلیمانی
دو- راه داستان؛ فن و روح نویسندگی- نوشته: کارتین آن جونز- مترجم: محمد گذرآبادی- انتشارات هرمس
سه- قصهنویسی- رضا براهنی- انتشارات نگاه
چهار- داستان و نقد داستان- احمد گلشیری- انتشارات نگاه
پنج- حرکت در مه(چگونه مثل یک نویسنده فکر کنیم)- حسن شهسواری- نشر چشمه
شش- هنر داستاننویسی- ابراهیم یونسی- انتشررات نگاه
هفت- قصهها از کجا میآیند- اصغر عبداللهی- نشر اطراف
هشت- چگونه میتوان داستاننویس شد- جمال میرصادقی- انتشرات سخن
نه- لوازم نویسندگی- نادر ابراهیمی- انتشارات روزبهان
ده- هنر رمان- ناصر ایرانی- نشر نو
کد خبر 744187 برچسبها کتاب - نویسندگان و پدید آورندگان داستان و داستان نویسی کتاب - داستان و رمانمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: داستان و داستان نویسی کتاب داستان و رمان داستان نویسی داستان نویس زنده یاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۹۷۲۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رحمانی فضلی: دولت ضعیف و قوی، هر کدام ۲۰ درصد کشور را عقب یا جلو می برند /بدون فضای باثبات نمی شود کاری کرد
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، عبدالرضا رحمانی فضلی، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی، در گفتگویی، به بیان دیدگاه های خود پیرامون اهمیت توسعه متوازن در کشور پرداخته است.
وزیر سابق کشور در بخش هایی از این گفتگو که ماهنامه گفتگوی اجتماعی منتشر کرده، گفته است: اساس رضایتمندی مردم و قبول مشروعیت برای حکومتها برمبنای کارآمدی است. پس اگر کارآمدی باشد، رضایتمندی هم وجود خواهد داشت. اگر رضایتمندی باشد، مقبولیت است. اگر مقبولیت باشد، مشروعیت هم کنارش قرار دارد و این سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی میشود که منجر به تنظیم متعادل رابطه دولت و مردم و در نتیجه امنیت میشود و در نهایت هم به رابطه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بین «مردم و مردم» و «مردم و دولت» میانجامد. عنصر بسیار پرقدرت همه اینها، توسعه متوازن و متعادل است.
رحمانی فضلی ادامه داد: هر دولت، رئیسجمهور و مجلسی، از قویترین تا ضعیفترین، منها تا به اضافه بیست درصد، درجه توفیق دارد. من ۵ درصد اضافه نیز گفتم. یعنی دولت ضعیف ۲۰ درصد کشور را عقب میبرد و دولت قوی ۲۰ درصد کشور را جلو میبرد. ۸۰ درصد کشور معطل تغییرات نظامها، ساختارها، کارکردها ، قوانین و روابط هستند.
وزیر سابق کشور در بخشی دیگر از گفتگوی خود اظهار داشته است: اگر در کشور بستر و فضای باثبات در حوزه اقتصادی، سیاست داخلی، سیاست خارجی و مشارکت مردم نداشته باشید، نمیتوانید کاری انجام دهید.
وی در این گفتگو با اشاره به اینکه اگر از من پرسیده شود در شرایط کنونی بزرگترین مشکل کشور در حوزههای برنامهریزی و توسعه چیست؟ من در یک کلمه به شما میگویم، عدم توازن و تعادل در کشور در بحث توسعه.
وی عنوان کرد: نظام پولی ، بانکی و مالی ما واقعاً یک نظام انحصاری متمرکز ضد توسعه است؛ از ساختار بانکها بگیرید تا عملکردهایشان. مقام معظم رهبری در عموم و خصوص بارها گفتهاند که چرا بانکها شرکتداری میکنند؟! بانک تمام منابع را از سطح کشور جمع میکند، بعد در توزیع منابع اولویت اول آنها شرکتها و پروژههای بانک؛ اولویت دوم شرکتها و پروژههای بانک دیگری که ضربدری کار میکنند و اولویت سوم مشتریهای بزرگ خودش است، اولویت چهارمی وجود ندارد. از یک نظام پولی و بانکی ناقصالخلقه، نظام اداری، نظام بودجهریزی، نظام مالیاتی و نظام برنامهریزی که همه اجزا بد کار میکنند چه انتظاری میتوان داشت. نتیجهاش میشود عدم توازن و تعادل در توسعه. چشماندازهای هراسناک شهرهای بزرگ، مشکلات وحشتناک شهرهای بزرگ، محرومیتهای وحشتناک مناطق محروم، معطل ماندن ظرفیتها در مناطق محروم و مهاجرتها نتیجه همین عدم توازن و تعادل است.
۲۷۲۷
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901081